جدول جو
جدول جو

معنی خام جوش - جستجوی لغت در جدول جو

خام جوش
بی تجربه، نا آزموده و تازه کار
تصویری از خام جوش
تصویر خام جوش
فرهنگ فارسی عمید
خام جوش
غذای نیک ناپخته، خام پخته، مرد بی تجربه، مرد ناپخته:
ولی بجوشم ازین خام جوش یک سبلت
قراطغانشه پشمین گه طعان و ضراب،
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی چیزی که از حرارت زیاد ظاهرش سوخته و باطنش خام باشد مثل گوشت، برای مثال دل را ز درد و داغ به تدریج پخته کن / هش دار، خام سوز نسازی کباب را (صائب - لغت نامه - خام سوز)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خام ریش
تصویر خام ریش
نادان، احمق، کودن، کم خرد، ابله، کم عقل، تاریک مغز، انوک، لاده، کاغه، فغاک، شیشه گردن، گردنگل، خرطبع، خل، چل، دنگ، غتفره، دبنگ، دنگل، نابخرد، کانا، گول، بدخرد، تپنکوز، غمر، کهسله، ریش کاو، سبک رای، بی عقل، کردنگ برای مثال جمع آمد صد هزاران خام ریش / صید او گشته چو او از ابلهیش (مولوی - ۳۷۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرم جوش
تصویر گرم جوش
کسی که با دیگران به گرمی و محبت رفتار کند
فرهنگ فارسی عمید
(بِ)
آنرا باب الیهودیه نامند. یکی از چهار دروازۀ جی (اصفهان) که یکصدوهفتاد سال قبل از اسلام بنا شده است. رجوع به باب الیهودیه و محاسن اصفهان چ طهران صص 92- 93 شود
لغت نامه دهخدا
(بُ پُ)
بیهوده گوی، ناسنجیده گوی، یاوه گوی:
چرا پیش تو کاوۀ خام گوی،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(بِ مَ دَ / دِ)
پشمینه پوش، آنکه خام پوشد مر فقر را، صوفی به اعتبار آنکه خام پوشد:
در کنف فقر بین سوختگان خام پوش
بر شجر لا نگر مرغ دلان خوش نوا،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرم جوش
تصویر گرم جوش
آنکه با دیگران بسیار معاشرت و اختلاط کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه نیکو قدم بر دارد (اسب و غیره) : زنخ نرم و کفک افکن و دست کش سرین گرد و بینا دل و گام خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خام ریش
تصویر خام ریش
نادان، احمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای جوش
تصویر پای جوش
شولان و شاخ تر که از ریشه درخت روید پاجوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم جوش
تصویر نیم جوش
آنچه که خوب نجوشیده باشد، نیم پخته نیم پز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
حار
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
Pugnacious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
combatif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
לוחם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
جنگجو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
যুদ্ধপ্রিয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
mpiganaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
kavgalı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
공격적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
闘志的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
strijdlustig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
आक्रामक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
agresif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
ดุเดือด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
pugilista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
combattivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
好斗的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
kłótliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
агресивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
streitlustig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
агрессивный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
pugilista
دیکشنری فارسی به پرتغالی